بسمه تعالی
بسمه تعالی
بسمه تعالی
بسمه تعالی
درآمدی بر شرایط با مرور اخبار و سخنرانی های متعدد
۱ فروردین ۱۳۸۸
به نام خالق زیبا
بسمه تعالی
نکته: این نوشته، انتقادی بسیار شدیدی است بر سیاست های آموزش و پرورش لذا امیدوارم که کسی از این سخنان آزرده نشود.
۱- آیا اسلام مهم است یا علوم تجربی؟ آقایان مهترم، آنهایی که فکر می کنند خدا می فرماید که علم مهمتر از قرآن و نماز است، عزیزانم منظور خدا علم فلسفی دینی مذهبی است نه یکسری چیزهایی غربی زده شده! در حقیقت حتی مطالعات نشان داده شده است که علم طب ریشه ای دارد در برسی های تحلیلی و نه تجربی!
۲- با کمی تحقیق می فهیمد که اسلام منظورش از علم علوم تجربی نیست. امروز در مدرسه ( مدرسه شروع نشده است اما جلسه ای بود ) فردی که شاید از رتبه های برتر است نمی دانست و نمی توانست نماز بخواند! آیا این گواهی بر بی عرضه بودن آموزش و پرورش نیست؟ آیا آنهایی که امروز در مدرسه می گفتند که روستایی ها حق مارا می خورند و آنها احمقند! احمقند!!!!! بی عرضه هستند! عقل و فکر ندارند و لذا نمی توانند پیشرفت کنند!!! شما این را چه گونه تعبیر می کنید؟! این حرف بوی شیطانی و با عرض معذرت حرامزاده بودن آموزش و پرورش را اثبات می کند! همان فرد حتی گفت تمام کارگران کوتاه بین و بی عقل هستند و احتمالا چون پدرش دندان پزشک است فکر می کند نخبه است!
بسمه تعالی
دوستی داشتم عزیز، شاید بیشتر از دوست که همیشه وقتی به چپ و راست می رسید می گفت ٬٬ یک نفر یا انقلابی هست یا نیست، حزب هم فقط یا حزب انقلابی هست یا حزب ضد انقلابی، زیاد چرت و پرت نگیم ٬٬
در اوایل عسر رنسانس، دولت شهر فلورانس با اعراب و هند و چین تجارت های زمینی و دریایی می کرد. بدین جهت بسیاری از این طریق ثروتمند شدند. لذا دو نوع مختلف ثروت و ثروتمند در اروپا رواج یافت. البته که احزاب فیٔودال بر علیه احزاب لیبرال حرکت می کردند لکن در اصل هر دو ثروتمند بودند.
به نام خداوند عظیم متعال کریم
نوشته ی ذیل تجربه ای و داستانی از خویش همراه توضیحات و انتقادات اینجانب به صورت غیر تجربه ای است.
امروز که گویا ۳ شهریور هزار و سیصد و نود و هفت است، مرا به مدرسه دعوت کردند. در حالی که انتظار داشتم موضوعی همگانی در خبر باشد و همه دعوت شده باشند، با اندکی دید فهمیدم که کسانی که دعوت کرده بودند، همگی از آنهایی بودند که ... نمی دانم چگونه توضیح دهم اما در حالت کلی کسانی بودند که احتمال داده بودند که در فن بیان حرفه ای باشند. البته فکر نکنم از سبک نوشتاری وبلاگم خوششان بیاید، چرا که من در وبلاگ ها در حد امکان غیررسمی و ساده می نویسم. اما در مدرسه بیشتر به رسمی سخن می گویم.
اما موضوع این است که باید ذکر کنم، از همان اول فهمیدم که آنها می خواهند حالا من به شخصه یک سری مطالب دروغ را بنویسم البته که نه به سبک بلاگ نویسی ام. به هر حال، همین طور می دانستم که آن یکی ها هم باید مثل من دروغ بگویند اما نمی دانستم به چه مناسبتی و به چه کسی.
جالب بود، مدیر به ما چای داد، شیرینی داد و همه ی چیزهایی که در مهمانی ها به ما می دهند، نمی گویم که حتما اما حس می کردم که این جلسه از آن جلسه هایی است که جمع می شوند بعد یک
به نام خداوند عظیم و متعال کریم عزیز
در ابتدای این نوشته باید عرض کنم که بر چند موضوع اشاره خواهیم کرد که ابتدای آنها را با موضوع پیدایش پول شروع می کنیم و سپس به چگونگی افت ارزش یک ثروت و سپس به روایط بین اللمی بین اینها.
بعد از معامله های کالا به کالا، طلا و سکه های طلایی رواج یافتند. در حقیقت موضوع اصلی به قرون وسطا بر می گردد لکن باید ابتدا اطلاعات لازم برای این مطالب را داشته باشیم.
رکود و ربا از نظر اسلام حرام است، در حقیقت رکود یعنی ایستادن چرخه پول و ربا یعنی کسب ثروت از ثروت. البته موضوع سود بانکی با ربا تفاوت دارد. اسلام در این حوزه می فرماید که هیچ ثروتی نباید یکجا بماند.
منظور این است که هر ثروتی باید بین مردم یک ملت بچرخد. برای مثال سرمایه گذاری روی اجناس خارجی به شدتی که باعث ایست تولید داخلی شود حرام و رکود است، البته باید دقت شود این رکود نیست ولی نابود شدن چرخه است. رکود نیز از همین نوع است اما داخلی تر. اگر کسی ثروت دارد نمی تواند از نظر شرعی آن را به هر دلیلی یکجا ثابت نگه دارد یا از آن ثروت کسب کند، بلکه باید آنرا داخل چرخه ملت تزریق کند.
البته سود بانکی موضوعی متفاوت است، به این معنا که ثروت
به نام خدا
در سال های اخیر رپ در ایران بسیار پرطرف دار گشته، خواننده های داخلی نیز سریع پیشرفت کرده اند. اما مشکل اصلی این است که بسیاری از این خواننده ها متن های انقلابی ای می خوانند اما از روشی نامناسب استفاده می کنند. شاید خودشان نیز با این موافق نیستند که انقلابی هستند اما سخنانشان واقعا سخنانی هستند زیبا.
متن های رپ زیادی واقعا در نوجوانان بیشتر از ما مذهبی های معمولی تاثیر گذاشته. لکن این نوع سخنان رک با لباس هایی همچون برای یک سبک اسلامی ایرانی مناسب نیست.
به نام خداوند عظیم متعال عزیز جمیل کریم و رحیم
ضمن تبریک این روز برای شما، ضمن تبریک عید قربان و دعای شما و اگر هم شد شما هم مارا دعا کنید.
پست های اخیر اینستاگرام مطالبی در مورد حمایت کردن از گوسفند ها بوده است، و حتی آن بازیگر های معروف را که کلا اسمشان را نمی آورم چرا که زبانم نمی خواهم کثیف شود، از این پست ها نیز حمایت کردند. اما مطالب عجیب داستان از این قرار است:
۱- از نظر فلسفی باور دارم که تنها دلیل نگه داشتن طبیعت این است که ما بدون آن زنده نیستیم. به عبارت دیگر گوسفند زندگی می کند چرا که ما بتوانیم زندگی کنیم. این رابطه برای همه از نظر فیزیکی به وجود می آید. ساده تر بگویم، دو تا حالت در این نگاه فلسفی است، یکی دیدگاه متافیزیکی و یکی فیزیکی، در مورد نگاه فیزیکی باید گفت که بسیار ساده است، ما زنده ایم تا یکی ما را بخورد، البته منظورم مادی بود، یعنی کسی عقل نداشت به درد خوردن می خورد، توهین نمی کنم به حیوانی یا بازیگری، ولی خب طبیعت اینه که...