بسمه تعالی
۱۱ شهریور ۱۳۹۷
این مقاله شاید بیشتر از اینکه به فتنه ۸۸ ربط داشته باشد، به حال ما ربط داشته باشد.
۸۸ - حسن فریدون ( حسن روحانی )
وقتی در سال ۱۳۴۰ وارد قم شدم، دوستان طلبه به نامخانوادگی من ایراد میگرفتند و میگفتند: فردا که آیتالله شدید، مردم شما را آیتالله فریدون بخوانند؟! اصلاً این نام فامیل مناسب فعالیت آینده شما نیست و باید آن را تغییر دهید. برخی از دوستان هم نامخانوادگی «فریدون» را مناسب میدانستند و میگفتند: بسیاری از طلبهها ۲ نام خانوادگی دارند، یعنی به نام فامیلی که در شناسنامه آنها ثبت شده است، خوانده نمیشوند، بلکه از آنان با نامی دیگر یاد میشود که به آن نام معروف شدهاند. در نهایت تصمیم گرفتم نام فامیل خود را در حوزه تغییر بدهم ولی در شناسنامه تغییری ندهم؛ لذا با دوستان مختلف مشورت کردم تا بتوانم نام فامیل مناسبی انتخاب کنم. مثلاً یکی پیشنهاد میکرد نام خانوادگی خود را «اسلامی» انتخاب کنم و دیگری «امامی» یا «تشیعی» را مطرح میکرد. هر کس نامی را پیشنهاد میکرد تا در نهایت نام «روحانی» را برای خود برگزیدم و به اصرار دوستان سور هم دادم و از آن پس به همین نام معروف شدم. در دفتر مدرسه و دفتر شهریه مراجع نیز نام جدید من ثبت شد ولی برای مدتی عنوان «فریدون» را هم داخل پرانتز ثبت میکردند که این هم بهتدریج برچیده شد و آن نام فامیل فراموش شد و دیگر همه مرا به اسم «حسن روحانی» میشناختند. پس از انقلاب، زمانی که به عنوان نماینده مردم سمنان وارد مجلس شورای اسلامی دوره اول شدم، مناسب دیدم نامخانوادگی خودم را در شناسنامه هم تغییر دهم و لذا در سال ۱۳۶۰ تقاضای تغییر نام فامیل کردم و نامخانوادگی «روحانی» بهطور رسمی در شناسنامه من ثبت شد.
وی از سال ۱۳۴۰ یادگیری حوزوی را آموخت. در سال ۱۳۴۸ به دانشگاه تهران رفت و لیسانس حقوق قضایی خود را دریافت. در انگلستان نیز دکترای حقوقش را گرفت. وی وکیل پایه یک دادگستری بود.
داشنگاه گلاسکو که در آن دکترایش را گرفت در سال ۱۳۹۲ به عنوان تبریک برای پیروزی حسن روحانی به عنوان رییس جمهور در سایت خود نوشته بود : مایلم به دانشجویان این دانشگاه انتخاب حسن روحانی را به عنوان رئیسجمهور منتخب ایران تبریک بگویم، انتخابی که حقیقتاً دستاورد بزرگی است؛ من امیدوارم دوره تحصیلاتی آقای روحانی در دانشگاه کلدونین گلاسکو بتواند در دوره ریاستجمهوری ایشان مفید فایده واقع شود؛ برای ایشان موفقیتهای پیدرپی را در مسیر آینده مثبت ایران و مردم آن آرزو دارم.
البته موضوع دیگر نیز این است که گفته می شود که مدرک دکترایش دروغین است، لکن سایت دانشگاه نوشته است که به دلیل اینکه او با نام فریدون ثبت نام کرده، اختلالاتی است و بدین جهت ویدیوی فارغ التحصیل بودن روحانی را در سایت خود گذاشت. سید علی خامنه ای نیز در روزنامه ی جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که حسن روحانی دکتر است و مدرکش معتبر می باشد.
در سال ۱۳۹۶، همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ایران، این موضوع دوباره توسط رسانههای حکومتی مطرح شد. آیتالله کلانتری، دانشیار دانشگاه شیراز و نماینده فارس در مجلس خبرگان رهبری، نیز گفت که بخشهایی از رساله روحانی از کتاب وی کپیبرداری شدهاست. وزیر علوم، محمد فرهادی، این موضوع را تکذیب نمود. کلانتری نیز در پاسخ به واکنش وزیر علوم، اظهار تاسف نمود و این اقدام فرهادی را عجولانه خواند. کلانتری مدعی شد که «بر اساس تحقیقات گسترده و بر پایه اظهار نظر کارشناسان» بیش از هفتاد درصد فصل چهارم رساله دکترای روحانی، بدون ارجاع دادن به آن، از روی کتاب وی تحت عنوان «حکم ثانوی در تشریع اسلامی» کپیبرداری شدهاست. گروهی از دانشجویان در ایران و آمریکا اقدام به بررسی رساله دکترای روحانی نمودند. این پویش دانشجویی نتیجه یافتههای خود را در وبگاه اینترنتی خود قرار دادند. طبق گفته این گروه، براساس نتایج تحلیل تز با استفاده از نرمافزار تشخیص سرقت علمی آیثینیکیت در فصلهای یک تا چهار این رساله به ترتیب ۳۹٪، ۴۳٪، ۴۰٪ و ۸۲٪ از کارهای دیگران کپیبرداری شدهاست.
وی از سال ۱۳۴۴ با حمایت از آیت الله روح الله خمینی شروع کرد به تبلیغات علیه حکومت وقت شاهنشاهی. در اولین سفرش نیز دستگیر شد و در طی این زمان تا انقلاب بار ها دستگیر شد.
البته یک نکته ی جالب را برای شما بگویم که کمی تعجب کنید.
اولین کسی که لغت امام را استفاده کرده بود روحانی بود، یعنی او به رهبر بزرگ انقلاب، امام ( ره ) این لقب را داد و این کار را اولین بار آبان ۱۳۵۶ درحالی که امام در تبعید بود انجام داد. طی یک زمان نیز تحت تعقیب ساواک بود و بدین جهت از کشور فرار کرد.
یک دیدی داشته باشیم تا الان. در حقیقت به نظر می رسد کسی که اولین بار کلمه ی امام را به کار ببرد باید خیلی انقلابی باشد نه؟ پس آخه...
جالب است همین طور بدانیم وقتی در انگلیس بود و تحصیل می کرد بخاطر مبارزه های سیاسی با شاهنشاهی ایران بار ها دستگیر شد.
روحانی بار ها در زمان های مختلف که شقاق های سیاسی فلسفی انجام می شد باعث شد که مرز های سیاسی مشخص شود.
فرمانده ستاد پدافند هوایی کل کشور بود. در آزادسازی خرمهشر شرکت داشت و دو نشان فتح و نصر از آیت الله خامنه ای گرفته است، که به دلیل آزادسازی خرمشهر و عملیات موفقش بود.
یکی از بزرگترین کارهایش را ساختن شورای امنیت ملی می دانند که در دوره های مختلف مخصوصا در دوره های خاتمی و رفسنجانی ریاست شواری امنیت ملی را به دست داشت.
البته باید بدانیم که رشته واقعا اصلی او و به عبارت دیگر خدمت اصلیش، در عناوین استراتژیک و امنیتی بوده است و می باشد.البته یکی از پرفراز ترین کارهایش زمانی بود که شورای تبلیغات اسلامی انقلابی خطایی یعنی خیلی بزرگ انجام داد. شورا در حقیقت مثل فتنه ۸۸، یعنی خود انقلابی ها اتوبوس ها را آتش زدند و روحانی اینکار را بر علیه انقلابیت و آن هارا شایسته مجازات دانست. البته که منم می دانم، طرف انقلابی باشه بعد مثل آنارشیست ها عمل کنه؟!
طی این سخرنانی اعلام کرده بود که انقلاب و اسلام یعنی ولایت فقیه، و به عنوان رییس شورای امنیتی دستور برخورد و از سپاه خواسته بود که وارد شود و افراد شایسته را مجازات کند.
البته مشکل این طوری حل نشد. در ۲۳ تیر خود مردم آمدند مشکل را خودشان حل کردند.
البته باید درک کنیم که انقدری که من دارم پی دی اف تا کتاب می خوانم، دگیر کلمه ام می ترکد. پس خلاصه می کنم عنوان را
در حقیقت چند محور موضع حسن روحانی را نامشخص می کند. سخنرانی های او بر عناوینی قانونی صد می کند که در این حوزه قانون به روش اصولگرایان معتقد است و در اصول رفتار های خارجی و داخلی به حزب روحانیون مبارز که از اصلاحات هستند روی آورده است و درباره ی ریاست جمهوری اعلام کرده بود که اعتدال رو هست و فقط به پیشرفت ملت فکر می کند و گفته بود نه چپ و نه راست فقط ایرانی هست.
در فتنه ۸۸ نیز سکوت کرد و فقط گفته بود که درست است و مردم اجازه اعتراض دارند اما در چارچوب قانون. در حقیقت این حرفش هرچند درست بود اما کمی مشخص نبود که آیا منظورش از قانون کدام قانون است؟
به همین دلیل به او لقب ساکت فتنه را دادند، چه شاعرانه! و همین طور اصلاحات نام شیخ دیپلومات را به او داد.