به نام خداوند عظیم و متعال

انسان بدون قوه ی فکرش حتی نمی تواند بداند که انسان است و لذا کسی که هویت خود را نشناخته به هویتش نرسیده و عقلاینت انسانی اصل هر انسان است. 

البته افرادی که فلسفه را دوست می دارند همیشه در شرایطی هستند که می خواهند اصل یک چیز را توضیح بدهند. پس بیاییم کمی فلسفی این موضوع را دنبال کنیم که چرا باید فکر کنیم؟

اگر نتوانیم فکر کنیم یعنی این که هویتی نداریم، به معنای دیگر در این حالت هیچ یک از شرایط فعلی قابل قبول نیست، یعنی در این حالت اگر همه هیچ کس نمی تواند امثال متافیزیکی و فکر ی الان را برای اثباتش نام برد، در حقیقت نوعی خطای فلسفی در مقوله است.

بدین جهت اگر ساده تر بگویمم شرط اثبات چیزی اشتباه و خطایی در مقوله است چرا که ما در این حالت نمی توانیم شرایط کنونی را فرض کنیم، لذا در سیر به یک اتفاق فیزیکی باید از دیدگاه تجربه دید.

البته باید بدانیم که منظور از عقل در این مقاله، دقیقا سری افکار نیست بلکه کنترل خودشان است. البته که کسی همیشه از عقلش استفاده نمی کند اما موضوع نوعی آزادی در غرب است. مفهوم آزادی در غرب