به نام خداوند عظیم و متعال

مکتب لیبرال غربی برای مبارزه با کلیسای کاتولیک و جامعه و حکومت فئودالیسمی بود که در آن جامعه معیار قدرت و حکم رانی آب و خاک بود و لذا هر کس که بیشتر زمین می داشت قدرتی بیشتری داشته بود، لکن بعد از مدتی در قرن 16 و 15 میلادی در فلورانس تجارت های متعددی با غرب و شرق و اعراب اتفاق افتاد و لذا بوژورها و مرچنت ها، کم کم جامعه فئودالیسم را به جامعه ای... کاپیتالیسم و با معیار سرمایه تدبیل می کردند، لذا تعدادی شروع کردند به ساختن و خریدن مغازه ها و تجارت با دیگر دولت شهر های اروپایی و لذا توانستند قدرت کاپیتالیسمی را زیاد کنند و بدین جهت لیبرالیسم به وجود آمد که حاصل تمام این اتفاقات بود که با کلیسای کاتولیک رم و فئودالیست ها می جنگید، بدین جهت بود که آنها خواستار جامعه ای سکولار و یا به عبارت دیگر انسان محور و نه دین محور بودند.

از مفاهیم بسیار مهم این مکتب می شود به این اشاره کرد که آنها خواستار بی دینی در جامعه هستند و به گفته یکی از فلاسفه ی غرب لیبرال ها خواستار پایین کشیدن خدا و آفریدن او هستند. آیا این ضد باور های اسلامی نیست؟ به عبارت دگیر در دیدگاه لیبرالیسم خداوند یکبار انسان را آفریده و اکنون زمان آن است که لیبرال ها او را به آفرینند. سخنانی که می شنویم همین روایت است کمی پیچیده تر، مثل آن هایی که باور دارند که دین و سیاست به هم ربطی ندارند و یا آنهایی که هر طور خدا را می خواهند ترسیم می کنند، آنهایی که همیشه می گویند خدای اینها دروغ است و خدای ما صحیح.